درباره نویسنده
از سنگر تا سیاست با محمدصادق جوادیحصار؛
وحدت نظری، رمز پیروزی دیروز و امروز ایران
سخنگوی حزب اعتماد ملی و رزمندهی روزهای دفاع مقدس باور دارد همان روحیه همدلی و انسجام که دیروز رمز پیروزی در جبههها بود، امروز نیز میتواند راهگشای جامعه در برابر چالشهای سیاسی و اجتماعی باشد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح توس»، دوران دفاع مقدس، یکی از درخشانترین فصول تاریخ معاصر ایران است. دورانی که در آن، مفاهیمی چون ایثار، وحدت و همبستگی به عمیقترین معنا در میان نسل جوان آن روزها شکل گرفت. بسیاری از آنان که در آن روزگار سلاح به دست گرفتند، بعدها در عرصههای فکری، فرهنگی و سیاسی کشور نیز نقشآفرین شدند و تلاش کردند روح آن همبستگی را در متن جامعه امروز زنده نگه دارند.
محمدصادق جوادیحصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی، از جمله چهرههایی است که گذشته رزمی و اندیشه سیاسی در او به هم گره خورده است. او از نخستین سالهای جنگ در واحد اطلاعات عملیات حضور داشت و با همهی دشواریها، کمبودها و خطرهای مداوم آن دوران روبهرو شد. شاید کمتر کسی بداند که او در خانه، چهرهای صمیمیتر دارد و خانوادهاش او را «رضا» صدا میزنند؛ همان رضایی که روزی در جبهه، برای دفاع از وطن جان بر کف گذاشت و امروز با همان روحیه، از ضرورت «وحدت نظری» و همدلی در عرصهی سیاسی و اجتماعی سخن میگوید.
این گفتگو، تلاشی است برای بازخوانی خاطرات و تجربههای او از روزهایی که مردان جوانی، بدون چشمداشت، راهی جبههها میشدند و در سختترین شرایط، طعم واقعی ایمان، رفاقت و ایستادگی را میچشیدند. جوادیحصار در روایت خود، از آموزشهای طاقتفرسا، از همرزمانش که بسیاری به شهادت رسیدند، و از فرماندهانی یاد میکند که روحیه و اندیشهشان هنوز الهامبخش است.
اما آنچه در سخنان او برجسته است، صرفاً بازگشت به گذشته نیست؛ بلکه تلاشی است برای پیوند دادن تجربهی جنگ با ضرورتهای امروز. از نگاه او، همانگونه که در میدان نبرد تنها با «وحدت نظری» میتوانستند پیروز شوند، در عرصهی اجتماع و سیاست نیز بدون همدلی و احترام متقابل، هیچ پیروزی پایداری به دست نخواهد آمد. این گفتگو نه فقط روایتی از خاطرات یک رزمندهی قدیمی، بلکه یادآوری دوبارهی روح جمعی ملتی است که هنوز میتواند با تکیه بر ایمان و انسجام، از هر بحران عبور کند.
سوال: به نظر شما نقطه عطف در دوران هشت سال جنگ تحمیلی چه بود؟
جوادیحصار: آن زمان یک امام داشتیم و یک دشمن به نام شاه. امروز هم باید به همان وحدت نظری و وحدت نظر برگردیم. اگر گفتیم این شهید از آن شهیدتر است، یا این رزمنده مخلصتر از دیگری است، باختیم. آن روزها همه جانشان را کف دستشان گذاشته بودند.
سوال: شما چه توصیهای برای حفظ انسجام و وحدت در چنین شرایطی دارید؟
جوادیحصار: مهمترین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که باید به همکاران و نیروهای خود احترام بگذاریم و از تقسیمطلبی و ادعاهای غیرسازنده پرهیز کنیم. در جنگ، انسجام و وحدت نظری تنها راه رسیدن به اهداف مشترک است. همه باید بهخاطر هدفی بزرگتر از خودشان، دست به دست هم بدهند و از هرگونه تفرقهافکنی جلوگیری کنند. اگر این اصول رعایت شود، میتوانیم موفقیتهای بزرگی کسب کنیم.
سوال: بنابراین، شما بر اهمیت «وحدت نظری» تأکید دارید و این امر را کلید موفقیت در شرایط دشوار میدانید؟
جوادیحصار: بله، دقیقاً. در چنین شرایطی، وحدت نظری نه تنها به ارتقای عملکرد نیروها کمک میکند، بلکه سبب تقویت روحیه جمعی و اعتماد متقابل میان رزمندگان خواهد شد. وقتی که همه نیروها به یک هدف مشترک نگاه کنند و به همدیگر احترام بگذارند، هیچ چیزی نمیتواند جلوی پیروزی را بگیرد.
سوال: شما از ابتدا در میدان جنگ حضور داشتید. میتوانید از شرایط اعزام شما و همرزمانتان به جبهه صحبت کنید؟
جوادیحصار: در ابتدا گروهی از رزمندگان به جبهه اعزام شدند. ما بدون آمادگی کامل و با دورههای نسبتاً کوتاه آموزشی — حدود ۱۵ تا ۲۱ روز که به همراه مرخصی و جمعبندی نزدیک به یک ماه میشد — به جبهه رفتیم. این دورهها شامل آموزشهای رزمی، تقویت مقاومت جسمی در برابر گرسنگی و تشنگی، و همچنین آموزشهای اطلاعاتی و امنیتی بود. شرایط آموزشی سخت و فشرده بود، اما هدف این بود که نیروها را برای ماندن در جبهه و نه بازگشت به خانه آماده کنند.
در آن دوره با افرادی آشنا شدم که بعدها در جنگ نقشهای مهمی داشتند. از جمله علی وزیری، مجید توکلی که بعدها به درجات فرماندهی رسید، و جواد حامد. این افراد، مانند بسیاری دیگر، به واقع پیشگام در جبهه بودند و از همان ابتدا نشان دادند که تواناییهای زیادی دارند. خاطرات آن روزها هنوز در ذهنم زنده است.
شرایط گرم و طاقتفرسای اهواز، دشواری تأمین آب و غذا، و حتی تأمین نان مناسب همه جزئی از تمرینهای تابآوری رزمندگان بود. در این دورهها، هدف تنها آموزش مهارتهای نظامی نبود، بلکه بیشتر بر توانافزایی و مقاومت جسمی و روحی نیروها تمرکز میشد. ما باید در شرایط سخت میماندیم و با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم میکردیم.
سوال: در آن زمان چه نوع آموزشهایی به رزمندگان داده میشد و تحت چه نظارتهایی؟
جوادیحصار: بخشی از این آموزشها تحت نظارت شهید چمران انجام میشد. ایشان تأکید زیادی بر توانافزایی نیروها و افزایش تابآوری در شرایط سخت داشتند. تمرینها نه تنها شامل تاکتیکهای رزمی، بلکه شامل آمادگی جسمانی و ذهنی نیز بود. به یاد دارم که در شرایط دشواری مانند تأمین نان و آب، رزمندگان باید یاد میگرفتند که در برابر کمبودها مقاومت کنند و با کمترین امکانات بهترین عملکرد را داشته باشند.
این آموزشها بهویژه پیش از عملیاتهای مهمی مانند فتح ارتفاعات انجام میشد. علاوه بر این، در برخی از مواقع با حملات هوایی و زمینی دشمن مواجه میشدیم که واکنش و مقابله را بسیار دشوار میکرد. دشمن حتی در برخی مواقع تا نزدیکی خطوط ما میآمد، اما معمولاً سریع عبور میکرد و ما مجبور بودیم که بلافاصله واکنش نشان دهیم. این شرایط، بسیاری از ما را در موقعیتهای سخت قرار میداد و به همین دلیل نیاز به آموزشهای فشرده و توانافزایی بسیار ضروری بود.
سوال: شما بهعنوان یک رزمنده، چه خاطرات خاصی از آن دوران دارید که هنوز در ذهن شما باقی ماندهاند؟
جوادیحصار: خاطرات زیادی دارم، ولی شاید مهمترین چیزی که همیشه در یادم باقی خواهد ماند، روحیه رزمندگان بود. با وجود سختیها و کمبودها، همگان با یکدیگر همکاری میکردند و همیشه تلاش داشتند تا از همدیگر حمایت کنند. این همبستگی و انسجام همیشه در یاد من خواهد ماند. جنگ، بهویژه در آن دوران، آزمون بزرگی برای همه ما بود و ما توانستیم با یکدیگر از پس مشکلات و سختیها برآییم.
از نسل جوان میخواهم که همیشه قدر آرامش و امنیتی که داریم را بدانند و هیچگاه فراموش نکنند که این امنیت به بهای سنگینی بهدست آمده است. یاد و خاطره شهدا و رزمندگان همیشه باید در دلهای ما زنده بماند تا بتوانیم در برابر مشکلات کنونی نیز همچنان مقاوم باشیم.
سوال: آقای جوادیحصار، در صحبتهای خود اشاره کردید که دورههای آموزشی واحد اطلاعات عملیات بسیار سخت و ویژه بودند. میتوانید جزئیات بیشتری از این آموزشها بیان کنید؟
جوادیحصار: این دورهها واقعاً چالشبرانگیز بودند. یکی از نکات مهم در آموزشهای اطلاعات عملیات، یادگیری مهارتهای خاصی مانند جهتیابی شبانه بود. ما برای این کار از ابزارهایی مانند برش شاخه درخت، حرکت ماه و ستارگان یا علایم طبیعی مانند لانه مورچهها استفاده میکردیم. همچنین، تکنیکهای پنهانکاری و حرکت در تاریکی بخشی از این آموزشها بودند که برای موفقیت در ماموریتها بسیار حیاتی بودند.
یکی از اصول اصلی در عملیاتهای ما این بود که برای جلوگیری از لو رفتن موقعیت، نیروها نباید مسلح حرکت میکردند. حتی در درگیریها، معمولاً از روشهای نزدیکمرزی استفاده میکردیم و بسیاری از عملیاتها به صورت نزدیک به دشمن و اغلب با استفاده از سرنیزه یا مقابله نزدیک انجام میشد. این روشها به ما این امکان را میداد که بدون ایجاد سر و صدا و جلب توجه، به هدف برسیم.
از طرفی شرایط محیطی بسیار دشوار بود. مثلاً برای عبور از شنهای روان در مناطق بیابانی، از خودروهایی مانند لندکروز با چرخهای دوگانه عقب استفاده میکردیم. علاوه بر این، کمبود آب و غذا همیشه یکی از بزرگترین مشکلات ما بود. این مشکلات به طور مستقیم تأثیر زیادی بر تابآوری رزمندگان داشت. در حقیقت، یکی از جنبههای آموزشها این بود که ما باید در شرایط سخت و نامساعد، توانایی خود را برای مقاومت در برابر این چالشها اثبات میکردیم.
سوال: بهعنوان کسی که در واحد اطلاعات عملیات خراسان فعالیت داشتید، آیا میتوانید درباره آن گروه توضیح دهید و همرزمان خود را معرفی کنید؟
جوادیحصار: بله، بعد از گذراندن این دورهها، گروه اطلاعات عملیات خراسان تقریباً ۱۹ نفر بود. در این گروه، افراد برجستهای حضور داشتند که بعدها نقشهای مهمی در جنگ و حتی در پس از آن ایفا کردند. به عنوان مثال، مجید توکلی، جواد حامد، شهید خورشیدی و چند نفر دیگر از فرهنگیان که در این واحد حضور داشتند. بسیاری از این افراد به مقامها و مسئولیتهای مهم در مسیرهای مختلف نظامی و انتظامی رسیدند. آنها نه تنها در جبههها بلکه در عرصههای مختلف کشور نیز تاثیرگذار بودند.
سوال: به نظر شما چه ویژگیهایی باعث موفقیت این گروه در انجام ماموریتها شد؟
جوادیحصار: یکی از عوامل اصلی موفقیت، همبستگی و انسجام گروه بود. این گروه نه تنها از نظر فنی و آموزشی آماده بود، بلکه روابط انسانی و اعتماد متقابل میان اعضا نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بود. ما در شرایط سخت یکدیگر را حمایت میکردیم و همین مسئله باعث میشد که در بسیاری از مواقع، توانایی انجام ماموریتها با کمترین منابع و در دشوارترین شرایط ممکن باشد.
سوال: در یکی از خاطرات شما اشاره کردهاید به حادثهای تلخ که در آن توکلی و خورشیدی در حین مأموریت با خمپاره دشمن مواجه شدند. میتوانید جزئیات بیشتری از این حادثه بیان کنید؟
جوادیحصار: بله، این حادثه یکی از تلخترین لحظات ما بود. در آن زمان، توکلی و خورشیدی در حال مأموریت به ارتفاعات میشداغ بودند که با خمپاره دشمن برخورد کردند. در این حادثه، خودرو حامل رزمندگان چپ کرد و صادق خورشیدی شهید شد، در حالی که مجید توکلی مجروح گردید. شرایط پس از این حادثه بسیار دشوار بود؛ کمبود آب، سختیهای تأمین نیازهای اولیه، و حتی آوردن آب از شهر با وانتهای تویوتا بهخاطر شرایط سخت منطقه، از جمله چالشهایی بود که با آن مواجه شدیم.
سوال: در زمینه آموزش نیروها در میدان جنگ، به نظر شما چه چالشهایی وجود داشت؟
جوادیحصار: آموزش در میدان جنگ شرایط خاص خود را داشت. در واقع، برای آمادهسازی نیروها، ما از روشهای بسیار سختگیرانه استفاده میکردیم. برای مثال، در آموزشهای رزمی، ارتفاعات کوتاه و شرایط دشوار را انتخاب میکردیم. نیروها باید در این شرایط سینهخیز حرکت میکردند و آموزشها را با حداقل امکانات انجام میدادند. آن زمان همهچیز بهطور جدی و سختگیرانه تنظیم میشد تا بچهها در میدان جنگ بتوانند بهخوبی عمل کنند. این سختیها و آموزشها باعث میشد که نیروها آمادگی بیشتری برای مواجهه با شرایط واقعی جنگ داشته باشند.
سوال: شما به فداکاریهای رزمندگان اشاره کردهاید. بهنظر شما این فداکاریها چه تأثیری بر روحیه نیروها داشت؟
جوادیحصار: فداکاریهای رزمندگان در جنگ تحمیلی واقعاً بینظیر بود. در آن شرایط دشوار، همه ما به این باور رسیده بودیم که برای دفاع از وطن باید از هیچ فداکاریای دریغ نکنیم. این روحیه فداکاری باعث میشد که نیروها بهطور دستهجمعی در کنار یکدیگر قرار بگیرند و برای یک هدف مشترک تلاش کنند. همین اتحاد و همبستگی بود که توانستیم در برابر دشمن مقاوم باشیم، حتی زمانی که شرایط بسیار سخت بود.
سوال: آیا این تجربیات در درازمدت بر نگرش شما نسبت به جنگ و فداکاری تأثیرگذار بود؟
جوادیحصار: قطعاً. تجربیات آن دوران جنگ به من یاد داد که در شرایط سخت، اتحاد و همبستگی مهمترین عوامل موفقیت هستند. همچنین، این دوران به من آموخت که هیچ چیزی در جنگ مهمتر از جان و سربازانی که برای دفاع از کشور میجنگند، نیست. ما با تمام وجود تلاش میکردیم که با کمترین منابع، بهترین عملکرد را داشته باشیم و همین فداکاریها، حتی در شرایط سخت، تأثیر زیادی بر روحیه ما داشت.
سوال: در نهایت، شما به عنوان رزمنده، چه درسهایی از دوران جنگ گرفتهاید؟
جوادیحصار: جنگ به ما آموخت که برای رسیدن به هدف، باید از دل و جان مایه بگذاریم و همیشه در شرایط سخت ایستادگی کنیم. حتی در سختترین شرایط، همبستگی و روحیه جمعی از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین اهمیت آموزش و آمادگی برای مواجهه با شرایط غیرقابل پیشبینی در میدان جنگ بسیار آشکار شد.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- وصیتنامه شهید ناصرالدین باغانی
- یوم السجاد قوچان، اثبات ارادت به یادگار کربلا
- خواندن نماز لیله الدفن برای شهدای خدمت
- پارک بانوان نیشابور؛ گامی در ارتقای زندگی بانوان
- دستگیری سلطان عینک خاورمیانه در طرقبه شاندیز
- مقاومت ایران و زوال ابهت دروغین رژیم صهیونیستی
- برگزاری قرعهکشی مسکن ملی کاشمر در دهه فجر
- استخر دانشآموزی قوچان افتتاح میشود
- وصیتنامه شهید محمود کاوه
- «ویرانی» قطب صنعت چوب شمال شرق کشور است
آخرین اخبار
- هشتگها گریستند
- برگزاری مسابقه تیم ابومسلم ثامن با حضور بانوان
- شهدا دعوت به هوشیاری و انسجام ملیاند
- بازار طلا روند صعودی و شکننده دارد
- اولین یادواره ۳۱ شهید گمنام در نیشابور
- وحدت نظری، رمز پیروزی دیروز و امروز ایران
- حضرت زهرا محور امامت و شب قدر است
- اجتماع بزرگ دختران بسیجی نیشابوری
- وضعیت نگران کننده اینترنت برای دانشآموزان کلاتی
- کمک به حکمرانی علمی از رسالتهای بسیج اساتید
- مشاهده بیشتر