به مشهد نیامدهاند اما نامههایشان را با واسطه به ضریح حضرت یار میرسانند و برخی از این عریضهها که فغاننامه فراق است، میرسد به دست حجرهداری در بازار قماش تا آرزوی وصالشان را اجابت کند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «صبح توس»؛ برخی او را «آقای آرزوها» لقب دادهاند و برخی «پیک برآورده کردن آرزوها» اما او خودش را تنها و تنها خادمی میداند که به عشق حضرت علی بن موسی الرضا (ع) میکوشد سهمی در زیارت عاشقان این حضرت داشته باشد.
خادم بارگاه منور حضرت شمسالشموس است و معتقد است خادم امام رضا (ع) حتما نباید لباس خدمت بر تن داشته باشد بلکه همه مردم میتوانند در حد بضاعتشان خادمالرضا باشند.
او مقصد برخی از نامههای انداخته شده در ضریح مطهر است، او نامههای سرگشاده را میخواند و به رسم ولی نعمتش، حضرت غریبالغربا، غریب نوازی و گرهگشایی میکند و عاشقان حضرت را به جرعهای زیارت مهمان میکند.
امیر هاشمیان بجستان، بیش از 30 سال است که لباس خدمت به زائران و مجاوران حضرت ثامنالائمه (ع) را بر تن کرده است و در گوشهای از بازار قماش، در نزدیکی بابالجواد (ع) به کسب روزی حلال مشغول است.
جعبه سیاه حجره کوچک بازار رنگارنگ قماش
محل ارتزاق او یک حجره بهظاهر ساده است اما اگر دقیقتر شویم آنقدرها هم ساده نیست و جعبه سیاهی است برای خودش چراکه آقای هاشمیان مقصد نهایی برخی از نامههایی است که عاشقان و دلدادگان با واسطه در ضریح حضرت میاندازند تا بلکه پاسخی بگیرند و فراق جای خودش را به وصال یار بدهد.
برای مصاحبه با امیر هاشمیان بجستان راهی بازار قماش میشوم، طاقههای پارچه از یک سو و از سوی دیگر طاقههای حرمنامهها به چشم میآیند. این حجره اتاق بایگانی نامههایی است که از دل برآمده و بر دل ضریح مطهر حضرت ثامنالحجج(ع) نشسته است.
هاشمیان بجستان که حالا مقصد برخی نامههای ضریح مشبک خورشید خراسان است خودش با نامهای به خدمت حضرت درآمده است. او میگوید: عاشق خدمت به زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) بودم به همین خاطر نامهای نوشتم و درخواستم را مطرح کردم و الحمدلله این امام رئوف و مهربان حاجتم را اجابت کردند و به من توفیق خدمتگزاری در این فضای معنوی و بهشتی دادند.
هاشمیان سال 1361 عازم جبهه جنگ شد و طی سه سال در عملیاتهای والفجر مقدماتی یک، دو، سه، فتحالمبین، خیبر و همچنین عملیاتهای غرب حضور داشت. او سه سال شانه به شانه مردان خدا جنگید و از حق مظلومان دفاع کرد و شاید او امروز آنچه که در دیروز کاشته است را درو میکند.
او که از سال 1374 توفیق خدمت به زائران نصیب و روزیاش شده است، خدمت به زائران را موهبت و نعمتی از سوی خدا میداند. اما هاشمیان برای خادمی تنها به لباس خدمت بسنده نکرد بلکه کوشید خادمی واقعی باشد، خادمی 24 ساعته بدون لحظهای خاموشی و شاید همین خدمت بیمنت موجب شده است که او برای برآورده کردن آرزوی زیارت نیازمندان، برگزیده و بانی شود.
همه او را به کارهای خیرش میشناسند و معتقدند که آقای هاشمیان دست به خیر دارد اما خودش با تواضع میگوید:من هیچ کاری نکردم اما امیدوارم همین کارهایی که کردهام مورد رضایت حضرت حق تعالی قرار بگیرد و خدای مهربان از من قبول کند و ذخیره آخرتم شود و آن جایی که نیاز دارم خداوند دستگیرم باشد.
کار خیری که زیر دندان مزه کرد
هاشمیان نخستین قدمهای خیرش را به همراه دوست و همکارش در صنف قماش برداشته است، او بیان میکند: با یکی از دوستان به نام حاج آقای مرمری که جزو یکی از خیرین مشهد بودند برای توزیع بستههای ارزاق به مناطق محروم مشهد میرفتیم و همان جا لذت کار خیر زیر دندانم مزه کرد و این شد که در مسیر خیر رساندن به دیگران ثابت قدم ماندم و اینگونه شد که 25 سال پیش خیریه انصار النبی بجستانیهای مقیم مشهد را به همت خیرین بنا کردیم.
او ادامه میدهد: مقارن با ایام میلاد حضرت ثامنالائمه در قالب کاروان زیر سایه خورشید به تبریز رفتیم و از مراکز مختلفی نظیر زندانها، بیمارستانها و مراکز فرهنگی سرکشی کردیم. در این سفر به مهد قرآنی رفتیم و آنجا دخترخاله و پسرخالهای را دیدیم که دختر خانم 6 ساله حافظ 13 جزء قرآن و آقا پسر 10 ساله، حافظ کل قرآن بودند.
این خادم خیّر اظهار میکند: آستان قدس رضوی به رسم هدیه این دخترخاله و پسرخاله را به همراه خانواده به مشهدالرضا (ع) دعوت کرد و همین دعوت نقطه آغازی برای کاری بزرگ بود.
او ادامه میدهد: وقتی این خانواده به مشهد آمدند من به دختر شش سالهشان که محدثه نام داشت قول دادم که اگر حافظ کل قرآن شود، باری دیگر او را به مشهد دعوت کنم تا به پابوسی خورشید خراسان بیاید و سال بعد پدرش با من تماس گرفت و خبری خوش داد، و آن اینکه محدثه حافظ کل قرآن شده است.
هاشمیان میگوید: ما باری دیگر محدثه را به مشهد دعوت کردیم و این دعوت همزمان با آغاز تولیت شهید خدمت، آیتالله ریسی بود. دیداری ترتیب داده شد و شهید رئیسی، حافظ هفت ساله قرآن کریم را تکریم و هدیههای امام رضایی تقدیم او کردند.
محدثه میخواست آخرین آیه قرآن را در پیشگاه حضرت ثامنالحجج از بر کند پس به اتفاق خانواده این حافظ قرآن به دارالحجه حرم رفتیم، هاشمیان این را میگوید و ادامه میدهد: محدثه آخرین آیه را حفظ کرد و به سجده افتاد.
حفظ قرآنی که تحویل امام رضا (ع) داده شد
لحظهای سکوت میکند، سرش را پایین میاندازد و میکوشد بر خود مسلط شود. با بغض میگوید: وقتی این دختر هفت ساله سر از سجده برداشت از او پرسیدم که به امام رضا چه گفتی؟ و محدثه اینگونه پاسخ داد: «به آقا گفتم که آقا من خودم رو قابل نمیدونم، پس این قرآن رو که کلام الهی است حفظ کردم و تحویل شما میدم. اگر صلاح میدونید، اگر لطف میکنین جایزه این حفظ قرآن یه سفر کربلا باشه.»
هاشمیان با بغضی فروخورده بیان میکند: وقتی محدثه این را گفت به شدت منقلب شدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم پس با صدای بلند گریه کردم.
او ادامه میدهد: ساعت هفت صبح به حجره رفتم، کمی گذشت که تلفن مغازه زنگ خورد، تعجب کردم و تلفن را برداشتم، حاج آقای گلرو، یکی از خیرین هم صنفمان در تهران بود. پرسید چرا صدایت گرفته است؟ و من جریان را برایش تعریف کردم و او بدون هیچ مکثی گفت آنها را به کربلا بفرست و اینگونه شد که ما راهی کربلا شدیم، سفری که برکات زیادی به همراه داشت.
این خادم خیّر میگوید: در مسیر برگشت آقای گلرو گفتند که میخواهند کاری بزرگی در مشهد انجام دهند و قصد دارند برای نیازمندان خیریه انصار النبی بجستانیهای مقیم مشهد مسکن تهیه کنند و این شد که ما در منطقه رسالت 81، یک بلوک 16 واحدی خریداری کردیم؛ سیزده واحد را به نیازمندان اجاره سه ساله دادیم و سه واحد را به عنوان سوئیت آپارتمان مجهز کردیم تا در آن از زائرانی که تاکنون به مشهد مقدس مشرف نشدهاند پذیرایی کنیم.
هدیهای الهی که نقطه آغاز قصه طاقه نامهها شد
درست از اینجا قصه طاقه نامهها در بازار قماش آغاز میشود، از آنجا که یکی از متولیان و مسئولان در آستان قدس رضوی حکایت و روایت کار خیر آقای هاشمیان و گلرو را میشنود، میآید و میبیند و در راه بازگشت پیشنهادی میدهد که مسیر زندگی این خیران را به کل تغییر میدهد.
هاشمیان برایمان اینگونه تعریف میکند: بعد از اینکه کار خیر ما را دیدند، خیلی حظ بردند به همین خاطر در مسیر برگشت گفتند که میخواهم یک هدیه الهی به شما بدهم و یک مدال افتخار از طرف حضرت رضا (ع) تقدیمتان کنم و آن هدیه دلنوشتهها و عریضههای داخل ضریح است، آنهایی که در غبارروبی از داخل ضریح استخراج میشوند و در آن آرزوی زیارت کردهاند را شما اجابت کنید.
از سال 1397 او اجابت کننده آرزوی عاشقانی است که حسرت دیدار میکشند و تا امروز توفیق داشته و میزبان بیش از پانصد خانوار و نزدیک به سه هزار زائر بوده است. هاشمیان نامههایشان را شمارهگذاری و بایگانی میکند، برایشان بلیط تهیه میکند و آنها را به سرزمین عشق دعوت میکند تا زیر سایه خورشید، مشق عشق کنند و رسم عاشقی به جا آورند.
نامههایی که بعد از دو سال خوانده و اجابت میشوند
او از شگفتزده شدن افرادی میگوید که بعد از یک الی دو سال نامهشان خوانده میشود و ادامه میدهد: بسیاری از افرادی که با آنها تماس میگیریم بسیار تعجب میکنند و مدام از ما میپرسند راست میگویید؟ واقعا شما میخواهید ما را به مشهدالرضا (ع) دعوت کنید؟ و برخی اصلا باور نمیکنند تا زمانی که متن نامهشان را برایشان میخوانیم. پس منقلب میشوند، پای تلفن گریه میکنند و از راه دور به آقا سلام میدهند و خدا میداند که چه در دلشان میگذرد و چه حرفهای مگویی را در دل با امامشان نجوا میکنند.
هاشمیان لبخندی زده و میگوید: برخی از افرادی که عریضههایشان را میخوانیم و با آنها تماس میگیریم تا شب چندین بار تماس میگیرند و میخواهند اطمینان پیدا کنند که واقعا به مشهد دعوت شدهاند و ما نامهشان را خواندهایم یا نه. برخی نیز حتی زمانی که سوار قطار میشوند هم چندین بار با ما تماس میگیرند و مدام میترسند مبادا خواب دیده باشند و توفیق زیارت نصیب و روزیشان نشود.
میهمانان آقای هاشمیان و زائران حضرت شمسالشموس تنها مسلمانان نیستند بلکه حضرت رضا ولی نعمت همه مردم ایران و حتی جهان است. آقای هاشمیان از دعوت زائران غیر شیعه، یهودی و کلیمی برایمان تعریف کرده و بیان میکند: کارمند یک مدرسه کلیمی در مورد میزبانی ما از زائران امام هشتم برای همکارانش تعریف کرده بود و آنها گفته بودند امام رضا تنها محبین و شیعیان خودش را دعوت میکند؟ ما را دعوت نمیکند؟ با من تماس گرفتند و من نیز با یکی از بزرگان حرم، آقای فرازینیا صلاح مشورت کردم و او گفت امام رضا (ع) با یهودی، مسیحی و نصرانی مناظره و مباحثه میکردند، پس شما هم آنها را دعوت کنید.
این خادم خیّر ادمه میدهد: این زائران چند روزی میهمان امام رضا (ع) بودند و روزی که میخواستند بروند خانم مسنی به من گفت: « این همه سال در ایران زندگی میکنم، خیلی برای خودم متأسفم که تا حالا به پابوسی این امام رئوف و مهربان نیامدهام. انشاءالله هر سال به همراه فرزندانم که در این سفر حاجتروا شدهاند به مشهد میآیم.»
رازهای مگو در نامههای سرگشاده ضریح آفتاب
آقای هاشمیان تمام نامهها را سطر به سطر میخواند، با تک تک آنها بغض میکند، میبارد و به حال نویسنده این نامهها که امام رضا (ع) را محرم اسرار خود میدانند، غبطه میخورد. او میگوید: برخی از نامهها شامل درد و دلهای نویسنده است، برخی امام رضا (ع) را چنان محرم خود میدانند که مسائل خانوادگیشان را نیز با حضرت در میان میگذارند، گاهی چنان رازهای مگویشان را راحت با حضرت به اشتراک میگذارند که شک ندارم اینها حرفهای درگوشی میان خودشان و ولینعمتشان است تا خود حضرت ضامن آهو گرهگشای گرههای کور زندگیشان و ضامن برآورده شدن حاجاتشان باشد.
او معتقد است که امام رضا (ع) وقتی مهمانش را دعوت میکند برایش سنگ تمام میگذارد و در پیشگاهش فقیر و غنی هیچ تفاوتی با هم ندارند. او از یکی از میهمانان حضرت برایمان تعریف کرده و میگوید: نامه دختر بچهای به دستم رسید که در آن نوشته بود: «امام رضا (ع) من رو دعوت کن تا من یه رستوران برم. توی تلوزیون رستوران خیلی دیدم اما آرزومه برم توی رستوران همه غذاهاش رو بخورم.»
بغض میکند، در تلفن همراهش دنبال فیلم آن دختر بچه میگردد، با ذوق آن را نشان میدهد. دختر بچه در حال راه رفتن در رستوران است، آقای هاشمیان از او میپرسد غذاهای اینجا را خوردی؟ خوشمزه بودند؟ توانستی همه را بچشی و امتحان کنی؟
با بغضی که در گلویش جا خوش کرده است میگوید: نمیدانم فردای قیامت متمکنینی که از حال نیازمندان غافلند و در مسیر خیر قدم نمیگذارند در پیشگاه حضرت حق چطور میخواهند پاسخگو باشند در حالی که اگر در همسایگی و قوم و خویشمان فرد محتاجی به خاطر مشکلات مالی به سمت مشکلات اخلاقی و غیر اخلاقی کشیده شوند گناه او را به پای ما هم که دیدیم و چشممان را بستیم هم خواهند نوشت.
قراردادی نانوشته با حضرت عزرائیل
مرگ از آنچه در اندیشهمان میگذرد به ما نزدیکتر است. این را از حرفهای آقای هاشمیان وام گرفتم، آنجا که میگوید: کار خیر را باید زود انجام بدهیم چرا که هیچکدام از ما با عزرائیل قرارداد نداریم و لحظه بازگشتمان به حضرت حق بر کسی عیان نیست.
او که تا حالا خود نامهای برای امام رضا (ع) ننوشته است اما نامههای سرگشاده بسیاری را از ضریح مطهر خوانده و آنها را اجابت کرده است، میگوید اگر بخواهم نامهای به حضرت شمسالشموس بنویسم، اینگونه یادداشت میکنم: «امام رضا جانم توفیقی را قسمت و روزیام کردهای، از خدا بخواه که قدردانش باشم و مغرور نشوم و کمک کن تا بتوانم توفیق بیشتری برای خدمت به زائران درگهت داشته باشم. من خود را خادم و نوکر زائران درگهتان میدانم پس این لطف را از من دریغ نکنید.»
در خلال مصاحبه چندین بار تلفن همراه آقای هاشمیان زنگ خورد و پاسخ داد. جالب است که هیچ گاه تلفن همراه او خاموش نمیشود، سعی میکند همیشه در دسترس باشد، هرگز تلفن همراهش را روی حالت بیصدا نمیگذارد و همیشه گوش به زنگ است تا عاشقان و دلداگان حضرت با او تماس بگیرند و او حتی بیآنکه لباس خدمت بر تن داشته باشد، خدمت بیمنت کند. این خادم خیّر میگوید: همه ما میتوانیم خادم امام رضا(ع) باشیم، عدهای لباس خادمی بر تن دارند اما عده بیآنکه لباس خادمی بر تن کنند، خدمتگزار زوار هستند و اتفاقاً این دسته بیشتر مورد توجه حضرت قرار میگیرند چرا که ظاهرا مسئولیتی ندارند اما در برابر زائران احساس تکلیف و مسئولیت میکنند.
مشهد حج فقراست، مردم خوش انصاف باشند
مشهد حج فقراست و باید کاسبان اطراف حرف، رانندگان تاکسیها و همه و همه خوش انصاف باشند. این را آقای هاشمیان میگوید و ادامه میدهد: اگر زائران مثل دوران کرونا دیگر به مشهد نیایند همه ورشکست میشوند، پس رزق و روزی ما مشهدیها به برکت حضور زائران حضرت رضا(ع) است.
آن قدر مشتاق گفتن از زائران حضرت ثامنالائمه بود که نکتهای مهم را از قلم انداخت، او میگوید: علاوه بر مجموعه اسکان در رسالت، یکی از خیّران یک طبقه هتل چند ستاره را اجاره کرده است تا در اختیار زائران قرار دهد و همچنین 6 واحد دیگر نیز در راهآهن ایجاد کردهایم تا دلدادگان حضرت یار، آسوده خاطر به مشهدالرضا مشرف شوند.
خدمت به زائران حضرت علیبنموسیالرضا هم رزق مادی دارد و هم رزق معنوی، این را هاشمیان میگوید و ادامه میدهد: پروندهها و نامههای بسیاری وجود دارد و تسلط بر اینها نیاز به اشراف ذهنی و حضور ذهن دارد و این به برکت خدمت به زائران برای من حاصل شده است.
خدا را روزی رسانی توانمند میداند که نهنگی بزرگ و مورچهای کوچک از نگاهش پنهان نمیمانند؛ او بیان میکند: نزدیک به ده سال بود که با یکی از دوستان همکاری نداشتم، پارسال یکباره با من تماس گرفت و خواست تا نمونه پارچهای را برایم ارسال کند. چند روز بعد شیفت حرمم بود، برای یک کار بانکی بیرون آمدم و سری به حجره زدم تا کاغذ بانک را آنجا بگذارم، در همین فاصله پستچی نمونه پارچه را آورد، مشغول باز کردن آن بودم که آقایی آمد مشتری پارچهها شد و اینگونه خدا روزی چند ماهم را در یک معامله به من بخشید.
مجدد تلفن همراهش زنگ میخورد. خانمی پشت خط بود، میگفت میخواهند به راهآهن بروند، آقای هاشمیان اما میگفت زود است، شما ساعت 22 حرکت دارید و هنوز ساعت 17 است. خانم پشت خط از آقای هاشمیان تشکر میکند اما او در پاسخ میگوید: «دست امام رضا (ع) درد نکنه، خودتون ببینین چی کار کردین که امام رضا این جوری شما رو دعوت کرده و براتون سنگ تموم گذاشته.»
زائری که پس از 90 سال به پابوسی حضرت یار آمد
هاشمیان از زائر 90 سالهای میگوید که زائر اولی بود، او میگوید: نامهای از آذربایجان شرقی بود. به صاحب نامه زنگ زدم، آذری صحبت میکرد، من برایش فارسی صحبت کردم اما او تا نام مبارک امام رضا (ع) را شنید با صدایی بلند گریه میکرد و با همان گویش خودشان، صحبت میکرد. دخترش تلفن را گرفت و برایش داستان نامه و عریضه مادرش به امام رضا (ع) را تعریف کردم و او نیز به شدت منقلب شد. آنها را به مشهد دعوت کردیم، با حسرت از من پرسید میشود پدرم را بیاوریم؟ آخر ایشان نود سالشان است اما تا به حال به پابوسی حضرت رضا(ع) مشرف نشدهاند و ما با کمال افتخار پذیرفتیم.
شهید رئیسی منشأ برکات بسیاری در آستان قدس رضوی بود
این خادم خیّر از سیدالشهدای خدمت یاد کرده و اظهار میکند: شهید رئیسی عزیز منشأ برکات بسیاری در کشور و آستان قدس رضوی بود. ارادتی که این شهید والا مقام به رهبر معظم انقلاب داشت و ولایتپذیریاش موجب شد که منشور و حکم رهبری را بند به بند اجرا کند. مثلاً نخستین کاری بزرگی که این شهید خدمت انجام داد این بود که خدمت در حرم مطهر رضوی را از انحصار خارج کرد تا همه بتوانند در کل کشور خادمالرضا باشند، مثلا پزشکی در جنوب یک ساعت بیمارانش را رایگان مداوا کند و آنها را مهمان امام رضا (ع) بداند.
او ادامه میدهد: شهید رئیسی به معنای واقعی کلمه مشهد را حج فقرا میدانست و همواره توجهی خاص به محرومان داشت. همچنین بحث زائر اولیها توسط این شهید خدمت آغاز شد و در دورانی که توفیق خدمت داشت بیش از 1 میلیون و 500 هزار زائر اولی را از سرتاسر کشور به مشهد دعوت کرد.
هاشمیان سالهاست که میزبان زائرانی است که دل در گروی حضرت رضا (ع) دارند و به ظاهر هشتشان گروی نُهشان است اما در واقعیت نُهشان گروی هشتمین اختر تابناک امامت است و او این را افتخار و ودیعهای از سوی پروردگار متعال میداند و امیدوار است که این موهبت، او را دچار غرور و تفاخر نکند.
انتهای خبر/
- حذف نیشابور از لیگ برتر بسکتبال بانوان کشور
- تبلور قدرت دریایی ایران در قلب اقیانوس هند
- باخرزی اهلسنت، معاون وزیر جهاد کشاورزی شد
- ۱۰۰ هزار راس دام در سرخس رایگان واکسینه میشوند
- زهرا گنزالس مسلمانی از دیار کفر
- اختتامیه جشنواره شعر و ترانههای آب در نیشابور
- معرفی برگزیدگان جشنواره تئاتر بسیج در خراسان رضوی
- ثبتنام مرحله هفتم کاروانهای حج عمره خراسان رضوی آغاز شد
- خراسان رضوی از جایگاه ورزش قهرمانی دور شده است
- افزایش 38 درصدی دانشجو در آموزشکده فنی قوچان
- هنرمندان با هنر خود صدای مظلومان فلسطین باشند
- نجات بیمار سکته مغزی در قوچان با «تنکتپلاز»
- معادن سنگ آهن بلای جان محیط زیست خواف
- حجم آب سد تبارک قوچان کاهش یافت
- ایجاد صنایع تبدیلی در اساس نیاز شهرستانهای استان
- نرخ بیکاری در قوچان به 19.72 درصد رسید
- «تاد» قدرت مقابله با موشکهای هایپرسونیک ایران را ندارد
- فیشهای عمره خلیلآبادیها به مردم لبنان اهدا شد
- احیای قناتها؛ کلیدی برای اشتغال و مهاجرت معکوس
- استخر امیرالمومنین علیهالسلام به مجموعه آبی تبدیل میشود
- فرار روبهجلو اسقاطیل در پناه لشکر فیکنیوزها
- اشتغال پایدار مستلزم برنامهریزی در حوزه کشاورزی است
- راهاندازی نهضت موضعگیری فعالان سیاسی حامی جبهه مقاومت
- رویداد ملی حقوق فضایمجازی یاریگر مجلس در تدوین قانون
- تحویل ۴واحد مسکونی خانوادههای جانباختگان طبس در کاشمر
- ۴ مدرسه جدید در روستاهای سرخس افتتاح شد
- دهمین جشنواره گردشگری زعفران در تربتحیدریه برگزار میشود
- اجرای پروژه انتقال روانآب در مسیل قرهجوی قوچان
- تأمین مسکن ۳۱خانواده معدن طبس در خراسان رضوی
- آغاز طرح مطالعه ۳ هزار هکتار کانون بحرانی خلیلآباد
- گفتاری از شهید بابک نوری هریس
- آیه ۱۵۴ سوره مبارکه آل عمران
- تمام حق در مقابل دنیای باطل ایستاده است
- برداشت بیش از 15هزار تن سیب از باغهای نیشابور
- غرب دستپاچه از احتمال تغییر دکترین هستهای ایران
- خودنمایی رنگ و طعم در باغهای انار خلیلآباد
- رویداد ملی حقوق فضایمجازی منتج به توسعه هوش مصنوعی شود
- اهدای عضو ۲ دانشآموز تربتحیدریه به بیماران نیازمند
- نقش رویداد ملی حقوق فضایمجازی در ترویج شهر هوشمند
- خروجی نشستهای علمی باید تبدیل به قانون شود
- ایجاد خاورمیانه جدید سیاست اصلی استکبار است
- کمک ۳ میلیاردی مردم نیشابور به جبهه مقاومت
- گفتاری از شهید ابراهیم هادی
- آیه ۱۳ سوره مبارکه صف
- دانش آموزان و مردم خواف سنگ تمام گذاشتند
- شور مقاومت در حماسه حضور دانشآموزان طرقبه شاندیز
- توقیف یک دستگاه حفاری غیرمجاز در سرخس
- فریاد استکبارستیزی در کاشمر پیچید
- خروش مردم شیعه و سنی شهرستان خواف
- کمک ۳۰۰میلیونی مادر شهید نیشابوری به جبهه مقاومت
- مشاهده بیشتر